میگم مرده بودم
میگم چه آرامشی داشت
میگم کاش هیچوقت اون تلفن لعنتی زنگ نمیزد
میگم کاش بیدار نمیشدم
و تو میخندی ...
میگم پاکنه یادت هست؟
میگم من بلد نبودم ازش استفاده کنم
میگم عوضی خودمو پاک کردم
و تو میخندی ...
میگم آخرین روز همیشه بدترین روزه
میگم من به آخرین روز نزدیک میشم انگار
میگم بهتره فکر کنم آخرین روز خیلی وقته گذشته ...
و تو میخندی ...
میگم دلم واسه خیلی چیزها تنگ شده
میگم دلم واسه خیلی حرفها تنگ شده
میگم دلم برای شبهایی که تا صبح گریه میکردم تنگ شده
میگم سنگ شدم
میگم نیگام کن ؛ سنگ شدم
و تو میخندی ...
میگم خسته ام
میگم نمیخوام که بشنوم من اشتباه میکردم
میگم میدونم که میشنوم
میگم میدونی که میشنوم
میگم مطمئنم
و تو میخندی ...
میگم ...
میگم اما ٬ اما بازم کسی چه میدونه٬ شاید ... شاید ...
اینبار منم که میخندم ...
و تو دیگه نمیخندی ...
میگم وقتی به آخرین بنبست رسیدم خبرت میکنم
و تو نمیخندی ...
میگم خبرت کنم؟
و تو نمیخندی ...
و نمیخندم ...
چرا میخندیده ... چرا سنگ شدی
سنگا که نمیشکنن
همیشه قوی و محکمن
صاف و قدرتمند
وقتی دلت بشکنه ... از بیرون سنگ میشی ... اما از درون به یاد اون یبار شکستن روزی صد بار میشکنی ... ولی کسی نمیبینتت ...
خدا نکنه به بنبست برسی
بهار از دستای من پر زد و رفت
گل یخ توی دلم جوونه کرده
تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش می گیرم
چی بخونم؟
جوونیم رفت...
صدام رفته دیگه....!
یا علی
Salam khobi fek mikonam mano Yadet bashee Hamoni ke to profile orkutesh fozoli mikardi gofti weblogamo ke up kardam behet begam
albate taze shoro kardam az in be bad sar bezan harroz up mishe darzemn linketo gozashtam to weblog