.: آوای آتش آبی :.

... بشنو از این دل خسته من ...

.: آوای آتش آبی :.

... بشنو از این دل خسته من ...

خدایا دستشو بگیر

دیشب خواب یکی از دوستامو دیدم ... خودشو تا به حال ندیدم اما خیلی دوستش دارم... خیلی وقت دیگه حالی ازم نمیگیره ٬ فکر میکنه منم فراموشش کردم !

از همه بریده ٬ حتی من !

تقصییری نداره ... من درکش میکنم !

اما دیشب خوابتو دیدم خوشگله !

خیلی عذابم داد  

همون گوشه بود که همیشه حرفشو میزنی ... همون گوشه کنار کمدت که با خودت شب و روز تنها میشینی و به دیوارهای اتاقت زل میزنی. خودت خوب میدونم دارم با تو حرف میزنم ... خودتو به اون راه نزن دختر...

هی صدات کردم ٬ اسمتو چندین بار داد کشیدم ٬ اما جوابی ازت نشنیدم ... به اون گوشه اومدم ... به همون حالتی که همیشه خودت میگی خوابت برده بود ...

باز صدات کردم ٬ اینبار چشماتو آروم باز کردی و با تعجب بهم نگاه کردی ... بلند شدی و به دیوار محکم چسبیدی ...

. چرا میترسی؟ منم آتنا !!

...

منو یادت نمیاد؟  من همونم که شبیه بادمجون شده بودم ها !!!‌یادته چقدر بهم خندیدی؟

یادته موقع هایی که میشستیم همرو مسخره میکردیم؟

یادته میگفتیم من میام پیشت باهم میریم تجریش آبمیوه میخوریم ؟ بعدشم میریم یه عالمه راه میریم و میخندیم و شیطونی میکنیم... یادته؟

یادته میخندوندمت بعد میگفتم از خنده هات شیطنت میریزه٬ بعد تو قایم میشدی؟  

...

و بعد از خواب میپرم ...

دلم واسه اون روزا تنگ شده ... دلم واسه خودت تنگ شده .

چون تو فرق داشتی ٬ تو درکم میکردی ٬  تو میخندوندیم ...

حالا هم عذاب میکشم ... چون نمیدونم چیکار کنم که از این حال در بیای ...

نمیخوام اینجوری باشی چون میدونم چقدر روحیت بهم ریختست ... میدونم کلی حرف داری اما کسی رو نداری که باهاش حرف بزنی ... یا نمیدونی که چجوری حرفهاتو بزنی ...

یادته اون اول ها ٬ یه بار که ناراحت بودی ٬ با اینکه درست نمیشناختمت و تو هم نمیشناختیم ... بهت گفتم اگه خواستی با کسی خرف بزنی یا میدونی که کاری از دستم بر میاد بهم بگو؟ یادته گفتم؟؟؟

هنوزم روی حرفم هستم ...  یادت باشه

نظرات 4 + ارسال نظر
گلسا شنبه 3 دی‌ماه سال 1384 ساعت 05:57 ق.ظ http://www.golsa.blogsky.com

سلام خانومی خوبی؟؟؟ کاش همه دوستها مثل تو بودن. کاش همه ما توی دوستیهامون کمی با انصاف تر یا حداقل کمی مهربان تر بودیم...
A friend is one
Who’s always there, to lend a helping hand
Who guides me
When I’ve lost my way,
Who simply understands

ایدا شنبه 3 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:15 ب.ظ http://www.tameshkkkk.blogspot.com

اتنا میبخشیم..؟ من خیلی نا مردم که اصلا ازت سراغی نگرفتم:(
الانم این بغض لعنتی گلوم رو گرفته دختر
دلم اونقدر برای اون روزا تنگ شده که خدا میدونه
اون روزا که شیطونی میکردیم و میخندیدیم
تو منو میخندندی و من تو رو
الان اون حوصله لعنتی گورش رو گم کرده و برام نمونده
حالم خوبه عزیزم
میدونی الان چقدر خوشحالم؟
خیلی خیلی زیاد...
چند وقت بود اینجوری نشده بودم
برام عجیب بود که برای کسی مهم باشم
دارم سعی میکنم
قول میدم که خوب شم قول میدم
دلم برات اندازیه کون مرغ شده
بادمجون
:( :( :(
miss Yo 'N my self
امّا پیداشون میکنم
دیگه نمیشه این بغض رو نگه دارم
...
برمیگردم
امّا مطمنم که همیشه به یادتم
هیچوقت فکر نکن که یادم رفته اون روزا و تو رو
هیچوقت
دوست دارم

ارمغان شنبه 3 دی‌ماه سال 1384 ساعت 05:29 ب.ظ http://akharintanha.blogspot.com

اخی ... الهی بمیرم واسه جفتتون خوشگلا ... من میدونم چقده دوسش داری اتی ... می دونم ... :(( منم کلی غمناک می شم می بینم اینجوریه ... هیییی منم دعا می کنم دوباره خوب خوب بشه ... بازم شاد شه ... برین شما دو تا با هم تجریش ابمیوه بخورین ... می گما من یکم شیکمو ام ... می شه برگشتنی یه ابمیوه هم واسه من بخرین ... ؟ قول می دم مثه بچه های هوب ساکت بشینم ابمیوه ام رو بخورم باشه ؟‌ ؟؟؟

fazaneh یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:02 ق.ظ http://donyato0moshtameh.blogfa.com

salam.man 1 bar nazar dadam nemido0nam o0mad ya na:D inja ke nistesh.goftam ke eshalla ke zo0dtar biyaee pishesh motmanam ke kheili khoshhal mishe.:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد