.: آوای آتش آبی :.

... بشنو از این دل خسته من ...

.: آوای آتش آبی :.

... بشنو از این دل خسته من ...

خدا !!

اینو یجایی دیدم خیلی باهاش حال کردم و موافقم ... بخونیدش !!


مردی برای اصلاح سر و صورتش به ارایشگاه رفت.
در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت.
آنها دربارة موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند، وقتی به موضوع «خدا» رسیدند. آرایش گر گفت, «من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: «چرا باور نمی کنی؟»
کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟
بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟
اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشت.
نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.
به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده.
ظاهرش کثیف و ژولیده بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:
«می دانی چیست، به نظر من آرایشکرها هم وجود ندارند.»
آرایشگر با تعجب گفت:
چرا چنین حرفی می زنی؟
من این جا هستم، من آرایشگرم.
من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت:
«نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موی بلد و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.»
«نه بابا، آرایشگرها وجود دارند!
موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.»
مشتری تأیید کرد: «دقیقاً ! نکته همین است.
خدا هم وجود دارد!
فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند.
برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد. Image

 


منم الان دلم گرفته بود و میخواستم سر خدا داد بکشم ... اما یاد این داستان افتادم !!!
نیاید اینجا بگین اما ما پیشش میریم اون مارو تحویل نمیگیره ... اگه واقعا خدارو دوست داری و باورش داری اون صد در صد یجوری جواب حرفها و درد و دلها و سوالهای تورو میده... فقط دنبال نشونه باش

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
Mr. Dime دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:51 ق.ظ http://From-Hell.persianblog.com

!Aha

گلسا دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:25 ق.ظ http://www.golsa.blogsky.com

۱۰۰٪ موافقم.. من هم همیشه تنها از خدا گله میکردم همیشه هر چی غصه و هر چی دق و دلی داشتم سر اون خالی میکردم فکر میکردم هر بلایی سر من میاد مقصر اونه اما حالا یاد گرفتم... یاد گرفتم که همیشه سپاسگذار باشم.. ایوب چه تحملی داشت اون هم یک انسان بود همه غمهای دنیا یک روزه بر سرش خراب شد... اما تحمل کرد.
خداوند نور و نجات من است از که بترسم؟ خداوند حافظ جان من است از که هراسان شوم؟؟؟؟
چشم امید من همیشه بر خداوند است.. زیرا تنها او می تواند مرا ار خطر برهاند.
موفق باشی آبجی خوشگلم. XXXXXX

سارا دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:59 ق.ظ http://fanoosekhis.mihanblog.com/

کاش می دیدم چیست
آنچه از کلام تو تا عمق وجودم جاریست!
صدای قلب تو را ،پشت آن حصار بلند همیشه می شنوم
من در آن لحظه که صدای موسیقی احساس تو را می شنوم
برگ خشکیده ی ایمان را در پنجه باد
رقص شیطانی خواهش را در آتش سبز!
نور پنهانی بخشش را در چشمه ی مهر
می بینم.....
کاش می گفتی چیست
آنچه از کلام تو ، تا عمق وجودم جاریست......
...سلام عشق من ناز نازی من .. دیشب خوش گذشت ؟؟
آتی خیلی این حدیث قشنگ بود .. زد تو پوز هر چی حدیثه :))) منم به روزم مامانییییییییی من .. راستی رخساره دوستم یه آپ کرده در مورد من نوشته آدرسش تو وبلاگم هست یاد غریب اونجا هم یه سر بزن مااااااااااااااااااااااااچ .. دوچت دالم

saghar_nice دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:19 ب.ظ http://www.uuuuuuummmmmmm.persianblog.com

میگن عادل یکی از اسما خداست در این دنیا همه چیز هست الا عدالت چرا عده ای فقیر ولی عده ای ثروتمند؟ چرا عده ای خوشبخت و عده ای بدبخت؟و کلی نا برابری دیگه.....
نظر من به عنوان کسی که نمیتونم باور کنم خدا عادل نباشه:
دوستان ما تو این دنیا داریم تقاص زندگی گذشتمون و پس میدیم اره .... میدونم باور نمیکنید ولی کمی به این حرفم فکر کنید....اگه در زندگی قبلی گناه کم داشتید تو این دنیا خوشبخت ترید...............و باز اگه تو این دنیا کمتر گناه کنیم باز در تولد دیگه جزو خوشبخت ها خواهیم بود...........انسان هیچ وقت نمیمیره.... باز متولد میشویم تا جزائ کارامونو ببینیم.............پس دیدی خدا عادله؟................میدونیم و باز گناه میکنیم.................پس هر چقدر مجازات شیم حقمونه................
من به این عقیده ایمان دارم...................

ایدا دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.tameshkkkk.blogspot.com

بیچاره خدا که باید به دادهای ما گوش بده و به کارای بیخود ما نگه کنه
ما یکم قدرش رو نمیدونیم

ارمغان سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:51 ق.ظ http://akharintanha.blogspot.com

دلم گرفته اتی ... خیلی ... بی خودی بغضم گرفته ... نمی تونم چیزی بگم ... ولی نوشتت مثل همیشه قشنگ بود
دوستت دارم .................

محمدومرضیه سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:26 ب.ظ http://msky22.blogsky.com

سلام...منم خیلی حال کردم با این پستت.....خیلی جالب و قشنگ بود.....
موفق باشی خانم گل.......

محمد چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:27 ق.ظ

اگه همه آدما خودبخود اصلاح شده بودند و موی ژولیده وجود نداشت اونوقت دیگه موی اصلاح شده قشنگی نداشت و دیگه هیچکس پیش آرایشگر نمیرفت و بخاطر اصلاح کردن مو از اون تشکر نمی کرد ؛ اگه کل زندگی رحمت بود و عذاب و سختی ای وجود نداشت هیچ کس دیگه قشنگی رحمت رو درک نمی کرد و برای قدردانی و شکر پیش خدا نمی رفت ؛ پس باید عذاب وجود داشته باشه تا انسان رحمت رو درک و بخاطر داشتنش شکرگذاری کنه !
این دلتنگی ها هم به نظر من خیلی قشنگه آتنا چونکه اولأ باعث می شه آدم رابطش با خدا بیشتر بشه و بیشتر با اون حرف بزنه یا حتی درد دل کنه ! دومأ با وجود دلتنگیها آدم همیشه خودشو مظلوم می بینه حتی اگرم ظلمی وجود نداشته باشه اما انسان یه معصومیتی رو درون خودش احساس می کنه که حتی اگرم واقعی نباشه اما خوبیش اینه که باعث میشه آدم از گناه کردن دور بمونه ؛ مطمئنم همه اینارو خودت تجربه کردی ؛ پس خوبیای دیگشو خودت با مراجعه به خودت میتونی پیدا کنی !
همیشه خوشرو و موفق باشی !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد